خوب، بد، ...، خوب، دوباره بد، خوب، باز هم تکرار دایره پوسیده افکار دیگری، خوب، دوباره صدای موعظه، خوب، دوباره یادآوری دست نوشته های فیلسوفانه ذهنهای دور، خوب، دوباره توهمات آفرینش، خوب، دوباره نگاه های ملامت گر فرشتگان نادیده، خوب، دوباره شعار انسانیت، خوب، دوباره ادعای تکامل، خوب، دوباره وعده بهشت، خوب، دوباره نقش، خوب، و باز هم نقاب. حتی هوا هم خوب و بد دارد. چاره ای نیست جز باور غیر خود. باور آنها که بزرگ می خوانندشان. خوب، بد، زشت، زیبا، خطا، لغزش، حق، ... اینها چند تایی از سنگهای ترازوی زندگی هستند. برای باورشان باید بگوییم اینها قاعده نیستد، قانون نیستند، اینها در وجود ما هستند. وجدان ما هستند و حقیقت ما. ... و چه طنزـحقیقت تلخیست که اینهمه بی وجود، بی وجدان و نا حق داریم درمیان خود.! برای باور هر ناباوری باید دروغ گفت، جایی برای نگرانی نیست، این دروغ جزو خوبهایش بود. کتاب می خوانیم، وب لاگ، خاطره، همنشین خوب، اعتقاد، باور ... تا خوب لقب گرفته باشیم. ولی آنجا، درست در اوج قله های خوب بودن، آنجا که دیگر هیچ کس نیست، شیطان را فرا می خوانیم، تا به بهانه او، و به اطمینان درستی را در نهایت بودن، لحظه ای بد بودن را آزموده باشیم. من از این خوب و بدها، من از این درست و غلط ها، من از این حق و باطل ها، من از این زشت و زیباها، من از این تقلیدها، من از این خود نبودنها، و من از این اوج نشینیها، سخت هراسانم، که مبادا مرا، که مبادا تو را، که مبادا ما را، با فریب خوب بودن و به اصرار بهشتیان و با نیرنگ اندرزها و با سلاح باید و نبایدها و از مسیر راههای درست و زیر نگاههای فرشتگان، به آن اوج خلوت قله خوب بودن، و به آن نهایت درستی برسانند، آنجا که خطا را قدرت آزمایش، و گناه را جرات امتحان داریم. آنجا که صدای شیطان را، نه، صدای خدا را می توان شنید.
(Holier Than Thou) Black Album-By James Hetfield,Kirk Hammett,Lars Ulrich-1991 (Metallica) | |
دیگر بس است! هنوز هم چرند و پرند از دهانت خارج می شود هنوز تغییر نکرده ای هنوز هم مغزت کار نمی کند و زمزمه های کوچکی در سرت دور می زند چرا به جای اینها کمی نگران خودت نیستی ؟ که هستی ؟، کجا بوده ای ؟، از کجا آمده ای ؟ که همیشه حرف های بی اساس در نوک زبانت است تو بیش از آنکه خود را باور داشته باشی دروغ می گویی قضاوت نمی کنی مبادا که مورد قضاوت قرار گیری پاکدامن تر از تو خودت هستی مقدس تر از تو خودت هستی و تو این را نمی دانی قبل از اینکه در مورد من قضاوت کنی نگاهی به خودت بینداز نمی توانی کاری بهتر از این پیدا کنی ؟ با انگشت اشاره می کنی، و زحمت فهمیدن به خود نمی دهی و خود پسندی و حماقت دست در دست یکدیگر به راه می افتند این کسی نیست که تو هستی این کسی است که می شناسی و دیگران مبنای زندگی تو هستند پل هایت را خراب می کنی و با ثروتت دوباره آنها را می سازی قضاوت نمی کنی مبادا که مورد قضاوت قرار گیری مقدس تر از تو خودت هستی پاکدامن تر از تو خودت هستی و تو این را نمی دانی | No more! |